الف)
ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان (تالیف: 613 ه.ق) پس از اشاره کوتاه به داستان رستم و اکوان دیو، نوشته است: «و پسر او سرخاب به طلب او توران و ایران و هند و روم جهان می پیمود، عاقبت به زمین رویان بلیکش موضعی است، به هم افتادند و میان ایشان به حکم آن که یکدیگر را نشناختند مصاف رفت، سرخاب ازو زخم یافت به پدر وعید کرد چنان که در شاهنامه مکتوبست پدر را معلوم شد که پسر اوست تابوتش برگرفت که به زاول برد چون به ساری رسید آن جا که قصر طوس بود فرو نهاد تا حرارت هوا کمتر شود، برگیرد خود اتفاق نیفتاد و می گویند گور او آن جاست.» این گزارش با این که به طور کلی با روایت فردوسی از داستان رستم و سهراب موافق است و ابن اسفندیار نیز به مکتوب بودن آن در شاهنامه اشاره کرده، ولی در جزییات با آن تفاوت دارد.
...
یکی از ویژگی های مکرر روایات مردمی / شفاهی شاهنامه این است که مردمان شهر و ناحیه ای که روایتی را بازگویی میکنند، گاهی حوادث آن داستان را نیز به منطقه ی خود نسبت می دهند.
[فصلنامه فرهنگ و مردم، ص 76]
ب)
در چرخه ی اخبار فرامرز، پسر رستم، در سنت های حماسی ـ پهلوانی ایران روایت های متعدد و متنوعی درباره ی مادر این پهلوان وجود دارد که یکی از آن ها داستانی است که استاد انجوی شیرازی به نقل از هفت نفر ثبت کرده اند و طبق آن تهمینه پس از کشته شدن سهراب برای کین خواهی از رستم به سیستان می رود ولی در آن جا با میانجی گری زال از انتقام منصرف می شود و با همسرش مصالحه می کند و پس از مدتی فرامرز را که سخت شبیه سهراب است، می زاید.
...
معرفی تهمینه به عنوان مادر فرامرز و زادن او پس از داستان رستم و سهراب، در طومار جامع نقالان معروف به هفت لشکر ـ که تاریخ تحریر نسخه ی آن 1292 ه. ق است ـ رستم و سهراب به روایت روان شاد عباس زریری و مجموعه ی رستم نامه ی منثور هم تکرار شده و در تاریخ دلگشا نیز که برگیرنده ای از شاهنامه به نثر است و در سال 1063 ه.ق به کوشش توکل بیک تدوین شده است، صورت منظومی از روایت شفاهی منقول در فردوسی نامه دیده می شود.
[فصلنامه فرهنگ و مردم، ص 79]
به نقل از : [فصلنامه فرهنگ و مردم، ویژه ی شاهنامه، سال هفتم، شماره 24 و 25ـ بهار 87]
فرحناز کریمخانی اولین زن نقال شاهنامه پس از انقلاب
اولین زن نقّال ایران در زمان ساسانیان که در شاهنامۀ فردوسی با نام آزاده رومی یاد میشود، خنیاگر بهرام گور بوده و نقّالی موسیقایی انجام میدادهاست. گزارش دیگر دربارۀ دختران دهقان برزین است: یکی چامهگوی و دگر چنگزن/ دگر پایکوبد شکن برشکن بدان چامهزن گفت کای ماهروی/ بپرداز دل چامۀ شاه گوی نخستین شهنشاه را چامه گوی/ چنین گفت کای خسروِ ماهروی نمانی مگر بر فلک ماه را / نشایی مگر خسرَوی گاه را (شاهنامه: رفتن بهرام به نخچیر).
دومین همایش شاهنامه خوانی با گویش بختیاری
فیلم را در اینجا ببینید
چندی پیش یاری بختیاری از شاهنامه خوانی با گویش بختیاری تعریف می کرد. و می گفت که بسیار شیرین است. من نشنیده بود. از او خواستم اگر چیزی می تواند، برایم روانه کند. امروز این فیلم را در جایی گذاشت و من گرفتم و اینجا می گذارم. امیدوارم که به اندازه ی خودم از شنیدن و دیدنش لذت ببرید. شاهنامه خوانی است با گویش بختیاری توسط استاد جواد خسروی نیا. این برنامه در دومین همایش شاهنامه خوانی بختیاری اجرا شده است.
چیزی که بسیار دلچسب است تعداد شرکت کنندگان در این همایش است.
این فایل توسط گروه آسماری ارائه شده است.
علاقه مندان به نقالی:
شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر کرده است:
نقالی مرشد ولی الله ترابی
کارگردان: حسن سلیمانی میگونی
داستان های نقالی شده:
1. رستم و سهراب
2. بیژن و منیژه
3. هفت خوان رستم
4. حرکت اسفندیار به سوی زابل
5. داستان برزو با رستم.
قانون- کانون نمایشهای آیینی و سنتی دومین دوره کارگاهی آموزش نقالی را با بهرهگیری از تجربیات «مرشد ولیالله ترابی» و مدیریت علمی «دکتر داوود فتحعلیبیگی» و «دکتر ناصر بختبخش» برگزار میکند.
به گزارش قانون، دومین دوره کارگاهی آموزش نقالی توسط کانون نمایشهای آیینی و سنتی و با توجه به اهداف مندرج در آئیننامه کانون در راستای حفظ، احیاء و گسترش هنر نقالی و آموزش این هنر سنتی با توجه به روش سینهبهسینه و استاد و شاگردی و همچنین پژوهشهای آکادمیک انجامشده در این زمینه در 30 جلسه و با بهرهگیری از تجربیات «مرشد ولیالله ترابی» برگزار میشود.